عمليات
در شامگاه جمعه 1371/5/30 ه. ش )21 صفر 1413ه.ق، 21اوت 1992 م) «ابراهيم جَميل ضاهر» جوان مجاهد لبنانى از اهالى روستاى «كَفَر رُمان» در جنوب لبنان، در حالى كه هنوز در حال و هواى عزادارى اربعين حسينى و سوگوارى اباعبداللَّه الحسينعليه السلام بود، نماز و مناجات خويش را با صفايى خاص به جا آورد. همرزمان او كه مىدانستند تا ساعتى ديگر، ابراهيم چه حماسهاى خواهد آفريد، با چشمانى اشكبار او را مىنگريستند. اشك آنان، نه از فراق ابراهيم، كه از غبطهاى بود كه بر او مىبردند. از اينكه نام ابراهيم به عنوان مجاهد شهادتطلب انتخاب شده بود و مىرفت تا راه ديگر شهادتطلبان را ادامه دهد.
ساعت يك بامداد به وقت محلى، او با همرزمانش وداعى زيبا برگزار كرد و رفت تا آتشى بر پا سازد كه براى او همچون گلستان ابراهيمى، مصفا مىنمود؛ ولى لهيب آن بر جان اشغالگران صهيونيست،نيستى هلاكت مىافكند.
منطقهى «جَرمَق» در محور كفر رمان و «شَقيف»، مكانى بود كه در آنجا، عطر خوشِ زادگاهش، شامهى او را مىنواخت. ابراهيم، در تاريكى شب، تجهيزات كامل بسته و مهيا، به كمين نشست و ساعتى انتظار كشيد.محل تردد گروههاى گشتى كماندوهاى اسرائيلى بهترين مكان براى ضربهزدن محسوب مىشد كه شناسايىهاى لازم، روزهاى قبل انجام شده بود.
ساعتى پس از اينكه ابراهيم، در كمين انتظار آمدن دشمن را مىكشيد، يك گروه 25 نفره از كماندوهاى ورزيده، همراه با چند خبرنگار صهيونيست كه براى تهيهى گزارش مستند از عمليات گشت و شناسايى نيروهاى كماندويى ارتش اسرائيل آمده بودند، در حال گذر از منطقه، مورد حمله قرار گرفتند.
ابراهيم ضاهر، يكّه و تنها، از كمينگاه خويش بيرون پريد و با شليك مسلسل دستى خود، آتشى از مرگ و فلاكت بر سر اشغالگران باراند.كماندوها، هراسان و وحشت زده، نمىدانستند كجا پناه بگيرند.
در آن تاريكى شب، بدون اينكه بدانند چند نفر در مقابلشان است،به همه سو تيراندازى كردند؛ ولى ابراهيم به سرعت دست به قبضه آر.پى.جى هفت برد، آن را كه گلولهگذارى شده بود، بر شانه گرفت و به طرف محلى كه احتمال مىداد كماندوها آنجا پناه گرفته باشند، چندين موشك شليك كرد كه باعث شد تلفات بيشترى بر دشمن وارد آيد.
دشمن كه در مقابل خبرنگاران در كمينى رسوا كننده افتاده بود، هنگامى كه متوجه شد همه تيراندازىها از يك موضع است، فهميد كه فقط يك نفر در برابر خود دارد؛ به همين لحاظ با هدف به اسارت گرفتن او، حلقهى محاصره را تنگتر كرده و جلو آمدند. ابراهيم در حالى كه غريو تكبيرش رساتر از گلولههايش بود، آخرين خشابهاى خود را در اسلحه قرار مىداد و مىرفت تا خود را براى مرحله اصلى عمليات آماده سازد. اما هنگامى كه متوجه شد ديگر گلولهاى از اسلحهاش شليك نمىشود و موشكهاى آر.پى.جى نيز تمام شدهاند، سريع بر روى زمين دراز كشيد و وانمود كرد كه كشته شده است.
باقىماندهى كماندوهاى اسرائيلى، گمان كردند كه توانستهاند رزمندهى مقابل خود را بكشند. در حالى كه وحشت سرا پايشان را گرفته بود، به دور بدن ابراهيم كه بر روى زمين افتاده بود حلقه زدند. لولهى اسلحههاى «ام.16« در تاريكى شب، به طرف سياهىاى كه بر روى زمين درازكش شده بود، قرار داشتند. عدهاى در حال جلو آمدن، اطراف را مىپائيدند تا در دامى ديگر نيفتند؛ ولى هيچكدام انتظار آنچه را كه مىرفت برايشان رخ دهد،نداشتند.
ابراهيم كه احساس مىكرد دورش را كماندوهاى اسرائيلى گرفتهاند، در حالى كه نفس خود را در سينه حبس كرده بود تا عمليات را به بهترين نحو اجرا كند، اجازه داد تا آنها جلوتر بيايند. او كه مقدار زيادى مواد منفجره به بدن خود بسته و بر روى آن لباس پوشيده بود،هنگامى كه دشمن را در كمترين فاصلهى ممكن ديد و احتمال داد كه به سويش تيراندازى كنند، از ميان جمع برخاست و در حالى كه چشمان صهيونيستها از ترس و تعجب گرد شده بود، در يك لحظه، با فرياد «يازهرا»(س)، چاشنى را زد و با انفجارى بزرگ، تكههاى بدن سربازان متجاوز به اطراف پراكنده شد. خبرنگاران، وحشتزده از آنچه ديدند، در گوشهاى خزيده بودند.
بىسيمهاى مقرهاى اطراف به صدا در آمد. از لحظهى شروع درگيرىنيروهاى كمكى بدان سو شتافته بودند. همه خود را براى درگيرى با تعداد زيادى از رزمندگان مقاومت اسلامى آماده كرده بودند. نيروهاى امدادى با رسيدن به محل حادثه، به مداواى مجروحين كه در اطراف پراكنده بودند پرداختند. گروههاى گشتى، وحشت زده به جستجوى اطراف و تيراندازى بى هدف به هر سو براى مقابله با نيروهاى احتمالى اقدام كردند. از اولين ساعت بامداد، هلى كوپترها و آمبولانسهاى نظامى براى انتقال كشتهها و مجروحين وارد محل شدند. طى عمليات كمك رسانى 3تن از مجروحين كه حالشان وخيم بود، به هلاكت رسيدند و بر آمار كشتههاى عمليات افزوده شد. كار نقل و انتقال تلفات، تا روشنايى كامل آفتاب روز شنبه ادامه داشت.
تلفات
دستگاههاى تبليغاتى اسرائيل كه شكست سخت يك گروه كماندويى از يك جوان لبنانى شيعه برايشان بسيار گران بود، سعى كردند با اكاذيب هميشگى خود، دستاوردهاى عمليات را كوچك جلوه دهند؛ به همين لحاظ روز شنبه، راديو اسرائيل در اخبار خود اعلام كرد كه در درگيرى شب گذشتهى كماندوهاى اسرائيلى با نيروهاى حزباللَّه لبنان، 9 سرباز اسرائيلى زخمى شدهاند، آنها حتى از كشته شدن يك جوان شيعه سخن گفتند؛ ولى منابع مقاومت اسلامى تاكيد كردند كه از گروه 25 نفرهى كماندويى، 20 نظامى و 2 خبرنگار همراه آنان كشته و مجروح شدهاند.
روز بعد از عمليات، مقاومت اسلامى لبنان با انتشار بيانيهاى در بيروت اعلام كرد:
«به مناسبت اربعين امام حسينعليه السلام يكى از مجاهدين مقاومت اسلامى بهنام ابراهيم ضاهر، با گروهى از افراد پيادهى ارتش اسرائيل در جادهى ميان روستاهاى اشغال شدهى «جِزّين» و «خِردلى» درگير شد كه با منفجر كردن خود،موفق شد تلفات و خسارات زيادى بر دشمن وارد كند. اين مجاهد، با حمله به قواى دشمن با بمب قوى، 22 تن از آنان را كشته و مجروح كرده است.
شهادت اين مبارز ايثارگر ثابت مىكند كه در دوران سازش با دشمن،مجاهدان با ايثار و جانفشانى به مبارزهى خود ادامه خواهند داد و حملههاى جدى عليه دشمن غاصب حتمى است».
شهيد ابراهيم ضاهر در بخشى از وصيت نامهى، خود ضمن اينكه از خانواده و بستگانش خواسته تا پس از شهادت او، به جاى تسليت، به يكديگر تبريك بگويند، آورده است:«مطمئن باشيد كه شكست و اضمحلال صهيونيستهاى اشغالگر فرا خواهد رسيد و خداوند انتقامش را از همهى متجاوزينِ پيرو شيطان خواهد گرفت.
عزيزان من! در همه حال خود را ملتزم راستين به ولايت فقيه عظيمالشان، امام خامنهاى (مدظله) قرار دهيد».
نظرات شما عزیزان: